معنی فارسی bridebowl

B1

کاسه‌ای مخصوص که به طور سنتی برای جمع‌آوری هدایا در مراسم عروسی استفاده می‌شود.

A bowl traditionally filled with gifts for the bride and groom during wedding ceremonies.

example
معنی(example):

کاسه عروس به طور سنتی پر از هدایا برای تازه عروسان است.

مثال:

The bridebowl is traditionally filled with gifts for the newlyweds.

معنی(example):

در طول مراسم، کاسه عروس به دور داده شد تا همه بتوانند کمک کنند.

مثال:

During the ceremony, the bridebowl was passed around for everyone to contribute.

معنی فارسی کلمه bridebowl

: معنی bridebowl به فارسی

کاسه‌ای مخصوص که به طور سنتی برای جمع‌آوری هدایا در مراسم عروسی استفاده می‌شود.