معنی فارسی bridecake
B1کیک ویژهای که به طور سنتی در مراسم عروسی تهیه میشود.
A special cake made for a wedding, often elaborately decorated.
- NOUN
example
معنی(example):
کیک عروس به زیبایی با گلها تزئین شده بود.
مثال:
The bridecake was beautifully decorated with flowers.
معنی(example):
در عروسی، همه از کیک عروس قبل از برش آن تحسین کردند.
مثال:
At the wedding, everyone admired the bridecake before it was cut.
معنی فارسی کلمه bridecake
:
کیک ویژهای که به طور سنتی در مراسم عروسی تهیه میشود.