معنی فارسی brideless
B1بیعروس، به وضعیتی اشاره دارد که فردی در مراسم عروسی بدون شریک یا همسر است.
Without a bride; a term to describe a situation lacking a bride in a wedding context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کیک عروسی بدون عروس هنوز هم زیبا بود.
مثال:
The brideless wedding cake was still beautiful.
معنی(example):
او بدون شریک در این رویداد احساس بیعروسی میکرد.
مثال:
She felt brideless without a partner at the event.
معنی فارسی کلمه brideless
:
بیعروس، به وضعیتی اشاره دارد که فردی در مراسم عروسی بدون شریک یا همسر است.