معنی فارسی bridesmen

B1

مردانی که به عنوان ساقدوش در مراسم عروسی به عروس کمک می‌کنند.

Male individuals who serve in the role of bridesmen helping the bride during the wedding.

example
معنی(example):

برایدسمن‌ها رویدادهای پیش از عروسی را سازماندهی کردند.

مثال:

The bridesmen organized the pre-wedding events.

معنی(example):

دو برایدسمن در مراسم ایستاده بودند.

مثال:

There were two bridesmen standing at the altar.

معنی فارسی کلمه bridesmen

: معنی bridesmen به فارسی

مردانی که به عنوان ساقدوش در مراسم عروسی به عروس کمک می‌کنند.