معنی فارسی brigander

B2

دزد به فردی گفته می‌شود که در عمل دزدی یا سرقت مشارکت دارد.

A brigander is a person who engages in acts of banditry or robbery.

example
معنی(example):

دزد به خاطر ترفندهای زیرکانه‌اش معروف بود.

مثال:

The brigander was notorious for his cunning tactics.

معنی(example):

داستان‌های دزد در سراسر روستا پخش شد.

مثال:

The tales of the brigander spread through the village.

معنی فارسی کلمه brigander

: معنی brigander به فارسی

دزد به فردی گفته می‌شود که در عمل دزدی یا سرقت مشارکت دارد.