معنی فارسی brightener

B1

روشنی‌دهنده، ماده‌ای است که به پوست یا مواد دیگر درخشندگی و روشنی می‌بخشد.

A substance that makes something brighter or enhances its brightness.

example
معنی(example):

این کرم به عنوان یک روشن‌کننده برای پوست شما عمل می‌کند.

مثال:

This cream acts as a brightener for your skin.

معنی(example):

او یک روشن‌کننده به آرایشش اضافه کرد تا ظاهری درخشان داشته باشد.

مثال:

She added a brightener to her makeup for a glowing look.

معنی فارسی کلمه brightener

: معنی brightener به فارسی

روشنی‌دهنده، ماده‌ای است که به پوست یا مواد دیگر درخشندگی و روشنی می‌بخشد.