معنی فارسی brightish
B1کمی روشن، به این معناست که چیزی به اندازه کافی روشن نیست، اما هنوز قابل توجه است.
Somewhat bright; not fully bright but still noticeable.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آسمان قبل از ورود طوفان کمی روشن بود.
مثال:
The sky was brightish before the storm rolled in.
معنی(example):
او یک رنگ کمی روشن را برای لباس جدیدش انتخاب کرد.
مثال:
She chose a brightish color for her new dress.
معنی فارسی کلمه brightish
:
کمی روشن، به این معناست که چیزی به اندازه کافی روشن نیست، اما هنوز قابل توجه است.