معنی فارسی brill

B1 /bɹɪl/

یک اصطلاح غیررسمی برای توصیف چیزی فوق‌العاده یا عالی.

Slang for something excellent or brilliant.

noun
معنی(noun):

A type of flatfish, Scophthalmus rhombus.

example
معنی(example):

آن فیلم واقعاً عالی بود! من هر دقیقه‌اش را دوست داشتم.

مثال:

That movie was absolutely brill! I loved every minute of it.

معنی(example):

او یک ایده عالی برای پروژه داشت که همه را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

She had a brill idea for the project that impressed everyone.

معنی فارسی کلمه brill

: معنی brill به فارسی

یک اصطلاح غیررسمی برای توصیف چیزی فوق‌العاده یا عالی.