معنی فارسی brinehouse
B1خانهای که در آن مواد غذایی مانند سبزیجات یا ماهی در محلول نمک دراز مدت بهعمل میآید.
A facility used for the storage and processing of food items in brine, typically for preservation.
- NOUN
example
معنی(example):
خانه نمکی پر از بشکههای سبزیجات ترشی بود.
مثال:
The brinehouse was filled with barrels of pickled vegetables.
معنی(example):
ما به خانه نمکی رفتیم تا روند تخمیر را ببینیم.
مثال:
We visited the brinehouse to see the fermentation process.
معنی فارسی کلمه brinehouse
:
خانهای که در آن مواد غذایی مانند سبزیجات یا ماهی در محلول نمک دراز مدت بهعمل میآید.