معنی فارسی bring someone to their senses
B1به حواس آوردن، به معنای وادار کردن فردی به تفکر منطقی و معقول است.
To cause someone to become more sensible or to regain rational thinking.
- IDIOM
example
معنی(example):
پس از رفتار بیپروا، دوستانش سعی کردند او را به حواسش برگردانند.
مثال:
After his reckless behavior, his friends tried to bring him to his senses.
معنی(example):
نصیحت معلم به دانشآموز کمک کرد تا به حواسش برگردد و درس خواندن را جدی بگیرد.
مثال:
The teacher's advice helped bring the student to their senses about studying.
معنی فارسی کلمه bring someone to their senses
:
به حواس آوردن، به معنای وادار کردن فردی به تفکر منطقی و معقول است.