معنی فارسی bring to life

B1

زنده کردن یا واقعی کردن یک ایده یا مفهوم را توصیف می‌کند.

To make something vivid or real, often through artistic expression.

example
معنی(example):

هنرمند توانست داستان را از طریق نقاشی خود زنده کند.

مثال:

The artist was able to bring the story to life through his painting.

معنی(example):

این تکنولوژی جدید می‌تواند عکس‌های قدیمی را زنده کند.

مثال:

This new technology can bring old photos to life.

معنی فارسی کلمه bring to life

: معنی bring to life به فارسی

زنده کردن یا واقعی کردن یک ایده یا مفهوم را توصیف می‌کند.