معنی فارسی brinkmanship
C1 /ˈbɹɪŋkmənʃɪp/برینک‌منشی، استراتژی خطرناک در سیاست یا مذاکره است که در آن یک طرف اقداماتی انجام می‌دهد که ممکن است به بحران منجر شود.
A strategy where one party pushes a dangerous situation to the limit to achieve favorable outcomes.
- noun
Pursuit of an advantage by appearing to be willing to risk a dangerous policy rather than concede a point.
The diplomat accused the other nation's leader of brinkmanship for refusing to redeploy the troops along their nations' shared border.
برینک‌منشی در سیاست می‌تواند به وضعیت‌های خطرناک منجر شود.
Brinkmanship in politics can lead to dangerous situations.
مذاکره‌کنندگان برای کسب مزیت به برینک‌منشی مشغول بودند.
The negotiators engaged in brinkmanship to gain an advantage.
معنی فارسی کلمه brinkmanship
:
برینک‌منشی، استراتژی خطرناک در سیاست یا مذاکره است که در آن یک طرف اقداماتی انجام می‌دهد که ممکن است به بحران منجر شود.
