معنی فارسی bris
C1 /bɹɪs/کلمهای یهودی به معنای مراسم ختنه نوزاد پسر، که یکی از سنتهای دینی است.
A Jewish ceremony of the circumcision of a male infant.
- noun
noun
معنی(noun):
Ritual male circumcision.
example
معنی(example):
بریس یک جشن شاد خانوادگی بود.
مثال:
The bris was a joyful family celebration.
معنی(example):
حضور در بریس یک رویداد فرهنگی مهم برای ما بود.
مثال:
Attending the bris was an important cultural event for us.
معنی فارسی کلمه bris
:
کلمهای یهودی به معنای مراسم ختنه نوزاد پسر، که یکی از سنتهای دینی است.