معنی فارسی bristol
B1بریزتول، نام شهری در انگلستان که دارای تاریخچه فرهنگی غنی است.
A city in England renowned for its rich cultural history.
- NOUN
example
معنی(example):
بریزتول شهری در انگلستان است که به خاطر فرهنگش شناخته شده است.
مثال:
Bristol is a city in England known for its culture.
معنی(example):
من قصد دارم تابستان آینده به بریستول سفر کنم.
مثال:
I plan to visit Bristol next summer.
معنی فارسی کلمه bristol
:
بریزتول، نام شهری در انگلستان که دارای تاریخچه فرهنگی غنی است.