معنی فارسی briticism

B1

اصطلاح یا واژه‌ای که مختص فرهنگ بریتانیا است و در زبان دیگر ممکن است وجود نداشته باشد.

A term or phrase that is characteristic of British English and may not be found in other English dialects.

example
معنی(example):

استفاده از اصطلاح 'بیسکویت' یک بریتیسیزم رایج در انگلستان است.

مثال:

Using the term 'biscuit' is a common briticism in the UK.

معنی(example):

سخنرانی او مملو از بریتیسیزم‌هایی بود که نشان‌دهندهٔ پرورش بریتانیایی او بود.

مثال:

Her speech was filled with briticisms that reflected her British upbringing.

معنی فارسی کلمه briticism

: معنی briticism به فارسی

اصطلاح یا واژه‌ای که مختص فرهنگ بریتانیا است و در زبان دیگر ممکن است وجود نداشته باشد.