معنی فارسی british columbian

B1

به ساکنان یا چیزهای مربوط به استان بریتیش کلمبیا در کانادا اشاره دارد.

Relating to British Columbia, a province in Canada, its residents, or characteristics.

example
معنی(example):

او به بریتیش کلمبیا برای مناظر زیبا نقل‌مکان کرد.

مثال:

She moved to British Columbia for the beautiful scenery.

معنی(example):

شراب‌های بریتیش کلمبیا در سطح جهانی در حال افزایش محبوبیت هستند.

مثال:

British Columbian wines are gaining popularity worldwide.

معنی فارسی کلمه british columbian

: معنی british columbian به فارسی

به ساکنان یا چیزهای مربوط به استان بریتیش کلمبیا در کانادا اشاره دارد.