معنی فارسی broad in the beam
B2عبارتی برای توصیف وسیله‌ای که در قسمت عریض‌تر است و معمولاً ثبات بیشتری دارد.
Referring to something that is wide across its width, often for increased stability or capacity.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
(of a ship) Wide across the hull.
معنی(adjective):
(of a person, especially a female) Wide across the hips, with large buttocks.
example
معنی(example):
قایق بادبانی عریض است و این باعث می‌شود روی آب پایدار باشد.
مثال:
The yacht is broad in the beam, making it stable on the water.
معنی(example):
طراحی عریض داخل قایق فضای بیشتری را فراهم می‌کند.
مثال:
A broad beam design provides more space inside the boat.
معنی فارسی کلمه broad in the beam
:
عبارتی برای توصیف وسیله‌ای که در قسمت عریض‌تر است و معمولاً ثبات بیشتری دارد.
