معنی فارسی broad reaches

B1

بخش‌های وسیع یک منطقه مانند رودخانه یا دریاچه که فضای باز و وسیع دارد.

Wide expanses or areas, often referring to water bodies.

verb
معنی(verb):

To sail on a broad reach

example
معنی(example):

دامنه‌های وسیع رودخانه در بهار زیبا هستند.

مثال:

The broad reaches of the river are beautiful in the spring.

معنی(example):

ما از طریق دامنه‌های وسیع دریاچه قایق‌سواری کردیم.

مثال:

We sailed across the broad reaches of the lake.

معنی فارسی کلمه broad reaches

: معنی broad reaches به فارسی

بخش‌های وسیع یک منطقه مانند رودخانه یا دریاچه که فضای باز و وسیع دارد.