معنی فارسی broadcast/broadcast

B1

پخش، کاربردی برای توضیح ارسال یا انتشار برنامه‌ها، اخبار یا اطلاعات به مخاطب گسترده.

To transmit (a program or some information) by radio or television.

example
معنی(example):

ایستگاه خبری رویداد را به صورت زنده پخش خواهد کرد.

مثال:

The news station will broadcast the event live.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند پیام خود را به شنوندگان بیشتری پخش کنند.

مثال:

They decided to broadcast their message to a wider audience.

معنی فارسی کلمه broadcast/broadcast

:

پخش، کاربردی برای توضیح ارسال یا انتشار برنامه‌ها، اخبار یا اطلاعات به مخاطب گسترده.