معنی فارسی broadgage

B1

گسترش‌سنج، ابزاری برای اندازه‌گیری ابعاد بزرگ.

A tool designed for measuring large dimensions or objects.

example
معنی(example):

یک گسترش‌سنج برای اندازه‌گیری اشیاء بزرگ استفاده می‌شود.

مثال:

A broadgage is used to measure large objects.

معنی(example):

گسترش‌سنج به ما کمک کرد تا عرض در را تعیین کنیم.

مثال:

The broadgage helped us determine the width of the door.

معنی فارسی کلمه broadgage

: معنی broadgage به فارسی

گسترش‌سنج، ابزاری برای اندازه‌گیری ابعاد بزرگ.