معنی فارسی broadmindedly

B1

با ذهن باز، به معنای پذیرش نظرات و ایده‌های مختلف بدون تعصب.

In an open-minded manner, accepting and accommodating different views or ideas.

example
معنی(example):

او به طور عریض‌نگرانه‌ای نظرات مختلف را در طول بحث پذیرفت.

مثال:

He broadmindedly accepted different opinions during the debate.

معنی(example):

او به طور عریض‌نگرانه‌ای تجربیات و فرهنگ‌های جدید را پذیرفت.

مثال:

Broadmindedly, she embraced new experiences and cultures.

معنی فارسی کلمه broadmindedly

: معنی broadmindedly به فارسی

با ذهن باز، به معنای پذیرش نظرات و ایده‌های مختلف بدون تعصب.