معنی فارسی broadlings
B1برادلینگها، چند نوع از ماهیهای عریض که در آبهای شیرین یافت میشوند.
Plural of broadling; refers to multiple instances of the small broad fish.
- NOUN
example
معنی(example):
برادلینگها از نور گرم خورشید بر روی سنگها لذت میبردند.
مثال:
The broadlings enjoyed the warm sunlight on the rocks.
معنی(example):
ما چند برادلینگ را که در آب کم عمق بازی میکردند، پیدا کردیم.
مثال:
We found several broadlings playing together in the shallow water.
معنی فارسی کلمه broadlings
:
برادلینگها، چند نوع از ماهیهای عریض که در آبهای شیرین یافت میشوند.