معنی فارسی broadthroat

B1

نوعی قورباغه که دارای گلو وسیع است و معمولاً در تحقیقات زیست‌محیطی مطالعه می‌شود.

A type of frog known for its wide throat, often studied in environmental research.

example
معنی(example):

قورباغه‌ی گشادگلو به خاطر قوقولی‌اش شناخته شده است.

مثال:

The broadthroat frog is known for its distinctive croak.

معنی(example):

محققان برای درک زیستگاهش، قورباغه‌ی گشادگلو را مطالعه کردند.

مثال:

Researchers studied the broadthroat to understand its habitat.

معنی فارسی کلمه broadthroat

: معنی broadthroat به فارسی

نوعی قورباغه که دارای گلو وسیع است و معمولاً در تحقیقات زیست‌محیطی مطالعه می‌شود.