معنی فارسی broadwife
B1همسرانی که به همسران خود حمایت و تشویق میکنند.
A term describing wives who provide support and encouragement to their partners.
- NOUN
example
معنی(example):
به دلیل حمایتش، او به عنوان یک همسر حمایتی شناخته میشد.
مثال:
She was considered a broadwife due to her supportive nature.
معنی(example):
این اصطلاح اغلب برای توصیف همسرانی که تشویق کننده هستند، به کار میرود.
مثال:
The term broadwife is often used to describe wives who are encouraging.
معنی فارسی کلمه broadwife
:
همسرانی که به همسران خود حمایت و تشویق میکنند.