معنی فارسی brob

B1

گروهی از دوستان که به یکدیگر نزدیک و متعهد هستند.

A term for a close-knit group of friends or associates.

example
معنی(example):

او پس از نشان دادن تعهدش به بروب پذیرفته شد.

مثال:

He was accepted into the brob after showing his commitment.

معنی(example):

بروب یک گروه نزدیک و متعهد از دوستان است.

مثال:

The brob is a tight-knit group of friends.

معنی فارسی کلمه brob

: معنی brob به فارسی

گروهی از دوستان که به یکدیگر نزدیک و متعهد هستند.