معنی فارسی brocatels
B1بروکاتل‌ها، برش‌های سبزیجاتی که به خانواده کلم تعلق دارند و به خاطر فواید سلامتی مورد توجه هستند.
Cut pieces of a vegetable related to the cabbage family that have gained attention for their health benefits.
- NOUN
example
معنی(example):
بروکاتل‌ها در میان افرادی که به سلامتی خود اهمیت می‌دهند، محبوب شده‌اند.
مثال:
Brocatels have become popular among health-conscious individuals.
معنی(example):
شما می‌توانید بروکاتل‌ها را در بازارهای ارگانیک به دلیل فواید سلامتی‌شان پیدا کنید.
مثال:
You can find brocatels at organic markets due to their health benefits.
معنی فارسی کلمه brocatels
:
بروکاتل‌ها، برش‌های سبزیجاتی که به خانواده کلم تعلق دارند و به خاطر فواید سلامتی مورد توجه هستند.
