معنی فارسی broilery
B1محل یا رستورانی که در آن انواع غذاهای کبابی تهیه و سرو میشود.
A place or establishment that specializes in broiled food, particularly meats.
- NOUN
example
معنی(example):
این رستوران در تهیه غذاهای کبابی تخصص دارد.
مثال:
The restaurant specializes in broilery dishes.
معنی(example):
او یک مکان کبابی را برای کباب کردن استیکها ترجیح میدهد.
مثال:
He prefers a broilery for grilling steaks.
معنی فارسی کلمه broilery
:
محل یا رستورانی که در آن انواع غذاهای کبابی تهیه و سرو میشود.