معنی فارسی bromian

B1

بروما، مرتبط با برم و به طور خاص به گیاهان و ترکیباتی که در آن‌ها وجود دارد اشاره دارد.

Relating to bromine, often referring to specific plants or compounds containing bromine.

example
معنی(example):

گونه‌های بروما در محیط‌های مرطوب رشد می‌کنند.

مثال:

The bromian species of plants thrive in humid environments.

معنی(example):

گیاه‌شناسان گیاهان بروما را به خاطر سازگاری‌های منحصر به فردشان مطالعه می‌کنند.

مثال:

Botanists study bromian plants for their unique adaptations.

معنی فارسی کلمه bromian

: معنی bromian به فارسی

بروما، مرتبط با برم و به طور خاص به گیاهان و ترکیباتی که در آن‌ها وجود دارد اشاره دارد.