معنی فارسی bromid

B1

برمید، نمکی که برم به عنوان بخشی از ترکیب آن وجود دارد و در صنایع شیمیایی و دارویی استفاده می‌شود.

A salt or compound containing bromine, used in various industrial and medicinal contexts.

example
معنی(example):

برمید معمولاً نمکی است که شامل برم می‌باشد.

مثال:

A bromid is typically a salt that contains bromine.

معنی(example):

برمیدها معمولاً در کاربردهای دارویی مختلفی استفاده می‌شوند.

مثال:

Bromids are often utilized in various medicinal applications.

معنی فارسی کلمه bromid

: معنی bromid به فارسی

برمید، نمکی که برم به عنوان بخشی از ترکیب آن وجود دارد و در صنایع شیمیایی و دارویی استفاده می‌شود.