معنی فارسی bromidic

B2

برومیدیک، به معنای کلماتی یا عبارات خسته‌کننده و تکراری که حاوی عمق یا نوآوری نیستند.

Pertaining to trite, clichéd, or unoriginal expressions.

example
معنی(example):

نظرات او برومیدیک و غیر اصلی بود.

مثال:

His comments were bromidic and unoriginal.

معنی(example):

او اغلب در نوشته‌هایش از عبارات برومیدیک استفاده می‌کند.

مثال:

She often uses bromidic phrases in her writing.

معنی فارسی کلمه bromidic

: معنی bromidic به فارسی

برومیدیک، به معنای کلماتی یا عبارات خسته‌کننده و تکراری که حاوی عمق یا نوآوری نیستند.