معنی فارسی bromism

B2

مجموعه‌ای از علائم و نشانه‌ها که ناشی از مسمومیت با برم می‌باشد.

A toxic condition resulting from the excessive intake of bromine.

noun
معنی(noun):

Poisoning by bromine or bromides

example
معنی(example):

مصرف بیش از حد برم می‌تواند منجر به بروز برومیسم شود.

مثال:

Excessive consumption of bromine can lead to bromism.

معنی(example):

برومیسم با علائم عصبی مشخص می‌شود.

مثال:

Bromism is characterized by neurological symptoms.

معنی فارسی کلمه bromism

: معنی bromism به فارسی

مجموعه‌ای از علائم و نشانه‌ها که ناشی از مسمومیت با برم می‌باشد.