معنی فارسی bromo-

B1

پیشوندی که نشان‌دهنده وقوع برم در یک ترکیب شیمیایی است.

A prefix used in chemical nomenclature to denote the presence of bromine in a compound.

example
معنی(example):

بروما- یک پیشوند است که در شیمی برای نشان دادن حضور برم استفاده می‌شود.

مثال:

Bromo- is a prefix used in chemistry to indicate the presence of bromine.

معنی(example):

در شیمی آلی، اصطلاح بromo- معمولاً قبل از نام ترکیبات می‌آید.

مثال:

In organic chemistry, the term bromo- often precedes compound names.

معنی فارسی کلمه bromo-

: معنی bromo- به فارسی

پیشوندی که نشان‌دهنده وقوع برم در یک ترکیب شیمیایی است.