معنی فارسی bronzen

B1

برنزی، به چیزی که از برنز ساخته شده است یا دارای خصوصیات برنز می‌باشد، اطلاق می‌شود.

Made of bronze; having qualities of bronze.

example
معنی(example):

مجسمه برنزی با کمال افتخار در پارک ایستاده بود.

مثال:

The bronzen statue stood proudly in the park.

معنی(example):

آنها یک سپر برنزی برای شوالیه ساختند.

مثال:

They crafted a bronzen shield for the knight.

معنی فارسی کلمه bronzen

: معنی bronzen به فارسی

برنزی، به چیزی که از برنز ساخته شده است یا دارای خصوصیات برنز می‌باشد، اطلاق می‌شود.