معنی فارسی bronzine

B1

برونزین، آلیاژی از مس و قلع است که بیشتر در مجسمه‌سازی و فلزکاری استفاده می‌شود.

An alloy of copper and tin, often used in metalworking and sculpture.

example
معنی(example):

برونزین در کاربردهای مختلف فلزکاری استفاده می‌شود.

مثال:

Bronzine is used in various metalworking applications.

معنی(example):

شما می‌توانید برونزین را در برخی مجسمه‌های قدیمی پیدا کنید.

مثال:

You can find bronzine in some older statues.

معنی فارسی کلمه bronzine

: معنی bronzine به فارسی

برونزین، آلیاژی از مس و قلع است که بیشتر در مجسمه‌سازی و فلزکاری استفاده می‌شود.