معنی فارسی brot
B1نان، نوعی خوراکی تهیه شده از آرد و مایعات که معمولا با پختن آماده میشود.
A food item made from flour and liquids, usually prepared by baking.
- NOUN
example
معنی(example):
او نان تست شده با کره را ترجیح میدهد.
مثال:
She prefers toasted brot with butter.
معنی(example):
آنها در نانوایی انواع نان را سرو میکنند.
مثال:
They serve a variety of brot at the bakery.
معنی فارسی کلمه brot
:
نان، نوعی خوراکی تهیه شده از آرد و مایعات که معمولا با پختن آماده میشود.