معنی فارسی brotheler

B1

بروت‌دار، کسی که یک بروت را مدیریت یا اداره می‌کند.

One who manages or runs a brothel or similar establishment.

example
معنی(example):

بروت‌دار کارگردانی نمایش را بر عهده داشت.

مثال:

The brotheler directed the performance.

معنی(example):

او بروت‌داری ماهر بود که بسیاری از رویدادها را مدیریت کرد.

مثال:

He was a skilled brotheler who managed many events.

معنی فارسی کلمه brotheler

: معنی brotheler به فارسی

بروت‌دار، کسی که یک بروت را مدیریت یا اداره می‌کند.