معنی فارسی brothelry
B1بروترای، مفهوم مرتبط با فعالیتها و خدمات یک بروت.
The practice or establishment related to the operation of a brothel.
- OTHER
example
معنی(example):
مطالعه به بررسی مفهوم بروترای پرداخت.
مثال:
The study explored the concept of brothelry.
معنی(example):
بروترای موضوعی برای بحثهای بسیار بوده است.
مثال:
Brothelry has been a topic of much debate.
معنی فارسی کلمه brothelry
:
بروترای، مفهوم مرتبط با فعالیتها و خدمات یک بروت.