معنی فارسی brown owl

B1

جغدی با پرهای قهوه‌ای که به خاطر رنگش شناخته می‌شود و معمولاً در شب فعال است.

An owl characterized by its brown feathers, often nocturnal.

noun
معنی(noun):

The tawny owl, Strix aluco.

example
معنی(example):

جغد قهوه‌ای در شب به آرامی هو هو کرد.

مثال:

The brown owl hooted softly in the night.

معنی(example):

او یک جغد قهوه‌ای را که روی یک شاخه نشسته بود، دید.

مثال:

She saw a brown owl perched on a branch.

معنی فارسی کلمه brown owl

: معنی brown owl به فارسی

جغدی با پرهای قهوه‌ای که به خاطر رنگش شناخته می‌شود و معمولاً در شب فعال است.