معنی فارسی brown owls
B1رهبران یا مشاورانی که به نوجوانان و جوانان کمک و راهنمایی میکنند.
Leaders in a scouting or guiding organization who provide guidance to younger participants.
- noun
noun
معنی(noun):
The tawny owl, Strix aluco.
example
معنی(example):
جغدهای قهوهای یک گروه ویژه از رهبران در این سازمان هستند.
مثال:
The brown owls are a special group of leaders in this organization.
معنی(example):
به عنوان یک جغد قهوهای، او اعضای جوانتر را راهنمایی میکند.
مثال:
As a brown owl, she guides younger members.
معنی فارسی کلمه brown owls
:
رهبران یا مشاورانی که به نوجوانان و جوانان کمک و راهنمایی میکنند.