معنی فارسی brownness
B1ویژگی یا حالت قهوهای بودن.
The quality or state of being brown.
- NOUN
example
معنی(example):
قهوهای بودن خاک نشان میدهد که غنی از مواد مغذی است.
مثال:
The brownness of the soil indicates it's rich in nutrients.
معنی(example):
من از قهوهای بودن برگهای پاییزی لذت میبرم.
مثال:
I love the brownness of the autumn leaves.
معنی فارسی کلمه brownness
:
ویژگی یا حالت قهوهای بودن.