معنی فارسی brownprint
B1طرح یا الگو که به رنگ قهوهای است و میتواند نمایانگر فلسفه یا روش خاصی باشد.
A design or outline that is characterized by the color brown.
- NOUN
example
معنی(example):
طراح یک طرح قهوهای منحصر به فرد برای پروژه ایجاد کرد.
مثال:
The designer created a unique brownprint for the project.
معنی(example):
نقشه قهوهای او سبک شخصیاش را منعکس میکرد.
مثال:
Her brownprint reflected her personal style.
معنی فارسی کلمه brownprint
:
طرح یا الگو که به رنگ قهوهای است و میتواند نمایانگر فلسفه یا روش خاصی باشد.