معنی فارسی browny
A2براونی، نوعی دسر شکلاتی که معمولاً مرطوب و خوش طعم است.
A chocolate dessert that is typically moist and rich in flavor.
- NOUN
example
معنی(example):
او برای مهمانی یک براونی خوشمزه پخت.
مثال:
She baked a delicious browny for the party.
معنی(example):
براونی طعمی غنی از شکلات داشت.
مثال:
The browny had a rich chocolate flavor.
معنی فارسی کلمه browny
:
براونی، نوعی دسر شکلاتی که معمولاً مرطوب و خوش طعم است.