معنی فارسی brr
A1صدایی که نشاندهنده سردی هوا یا احساس سرماست.
An exclamation used to express feeling cold.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
بف، بیرون خیلی سرد است!
مثال:
Brr, it's cold outside!
معنی(example):
وقتی احساس سرما کرد، گفت: 'بف!'
مثال:
When she felt the chill, she exclaimed, 'Brr!'
معنی فارسی کلمه brr
:
صدایی که نشاندهنده سردی هوا یا احساس سرماست.