معنی فارسی browst
B1افزایش ناگهانی یا کوتاهمدت انرژی و نشاط.
A sudden or brief increase in energy or enthusiasm.
- OTHER
example
معنی(example):
بعد از تمرین، او احساس افزایش انرژی کرد.
مثال:
After the workout, he felt a browst of energy.
معنی(example):
قهوه قبل از جلسه به او یک افزایش سریع انرژی داد.
مثال:
The coffee gave her a quick browst before the meeting.
معنی فارسی کلمه browst
:
افزایش ناگهانی یا کوتاهمدت انرژی و نشاط.