معنی فارسی brulyiement
B1نتیجهگیری، اظهار نظری که در پایان یک بحث یا گفتگو ارائه میشود.
A conclusion or summary presented at the end of a discussion or conversation.
- NOUN
example
معنی(example):
نتیجهگیری بحث غیرمنتظره و پرشور بود.
مثال:
The brulyiement of the discussion was unexpected and lively.
معنی(example):
نتیجهگیری او باعث روشنی موضوع شد.
مثال:
His brulyiement brought clarity to the topic.
معنی فارسی کلمه brulyiement
:
نتیجهگیری، اظهار نظری که در پایان یک بحث یا گفتگو ارائه میشود.