معنی فارسی brumbee

B1

برومبی، نوعی زنبور که با صدای زنبورک زدن شناخته می‌شود.

A playful or affectionate term for a small bee or insect, often depicting a buzzing sound.

example
معنی(example):

کودکان یک برومبی را که دور گل‌ها وز وز می‌کرد، دیدند.

مثال:

The children saw a brumbee buzzing around the flowers.

معنی(example):

یک برومبی معمولاً در باغ مشغول است.

مثال:

A brumbee is often busy in the garden.

معنی فارسی کلمه brumbee

: معنی brumbee به فارسی

برومبی، نوعی زنبور که با صدای زنبورک زدن شناخته می‌شود.