معنی فارسی brumous
B2 /ˈbɹuməs/برموس، به شرایط ابری و مهآلود اشاره دارد که معمولاً در روزهای سرد حادث میشود.
Characterized by mist or fog; gloomy.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Foggy or misty; wintry.
example
معنی(example):
صبح برموس با مه پر شده بود.
مثال:
The brumous morning was filled with fog.
معنی(example):
چهرهی زمین بعد از باران، برموس به نظر میرسید.
مثال:
The landscape looked brumous after the rain.
معنی فارسی کلمه brumous
:
برموس، به شرایط ابری و مهآلود اشاره دارد که معمولاً در روزهای سرد حادث میشود.