معنی فارسی bruneian
B2برونئی، به ساکنان و یا چیزهای مرتبط با کشور برونئی اشاره دارد.
Relating to Brunei or its people.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرهنگ برونئی غنی و متنوع است.
مثال:
Bruneian culture is rich and diverse.
معنی(example):
اقتصاد برونئی عمدتاً از طریق نفت به حرکت در میآید.
مثال:
The Bruneian economy is largely driven by oil.
معنی فارسی کلمه bruneian
:
برونئی، به ساکنان و یا چیزهای مرتبط با کشور برونئی اشاره دارد.