معنی فارسی brung
B1آورده، شکل غیررسمی و محاورهای از "آوردن" است.
An informal past tense of ‘bring’.
- VERB
example
معنی(example):
من ناهارم را به پیکنیک آوردم.
مثال:
I brung my lunch to the picnic.
معنی(example):
او نوشیدنیها را برای مهمانی آورد.
مثال:
She brung the drinks for the party.
معنی فارسی کلمه brung
:
آورده، شکل غیررسمی و محاورهای از "آوردن" است.