معنی فارسی brunion
B1بینشی در طراحی مهندسی که معمولاً در ماشینآلات استفاده میشود.
A component or part of a machine, often referring to a type of fastener.
- NOUN
example
معنی(example):
برونیون بخش کلیدی ماشین قدیمی بود.
مثال:
The brunion was a key part of the ancient machine.
معنی(example):
مهندسین طراحی برونیون را با دقت مطالعه کردند.
مثال:
Engineers studied the brunion's design carefully.
معنی فارسی کلمه brunion
:
بینشی در طراحی مهندسی که معمولاً در ماشینآلات استفاده میشود.